لبخند بزن
لبخندمیزنی ،رشته رمز می لرزد..
می نگری،رسایی چهره ات حیران میکند..!!
سهراب سپهری
+ نوشته شده در یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۹۶ ساعت 22:22 توسط توحید محمدزاده
|
لبخندمیزنی ،رشته رمز می لرزد..
می نگری،رسایی چهره ات حیران میکند..!!
سهراب سپهری
نه تو میمانی و نه اندوه و نه م این آبادی .....
به حباب نگران لب یک رود قسم، و کوتاهی آن لحظه شادی ....
غصه هم میگذرد آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند ، به تن لحظه ی خود جامه ی اندوه مپوشان هرگز.
تاگرفتم خلوتی تاریک،روشنتر شدم
قطره ای بودم،چو رفتم در صدف،گوهر شدم
هیچ گل چون من در این گلزار بی طاقت نبود
خواب دیدم چون نسیم صبح را پر پر شدم
خشک سالی دیده ای در این چمن چون من نبود
ابر را دیدم چو در آهنگ باران،تر شدم
بسم الله الرحمن الرحیم