سانت 60 شکسپیر
sonnet 60
like as the waves make towards the pebbled shore
So do our minutes hasten to their end;
Each changing place with that which goes before,
In sequent toil all forwards do contend
.
Nativity, once in the main of light,
Crawls to maturity, wherewith being crown'd,
Crooked elipses 'gainst his glory fight,
And Time that gave doth now his gift confound
.
Time doth transfix the flourish set on youth
And delves the parallels in beauty's brow,
Feeds on the rarities of nature's truth,
And nothing stands but for his scythe to mow
:
And yet to times in hope my verse shall stand,
Praising thy worth, despite his cruel hand
این غزل در مورد گذر جوانی و عمر است اما بهنظر شاعر آنچه در پایان باقی میماند و از بین نمیرود شعر اوست (مفهومی که میتوان در شعر خطاب به بلبل جان کیتز نیز دید).
همچون امواجی که بر شنهای ساحل ره کشند
مینهند این لحظهها رو سوی قربانگاه خویش
میسپارد هر یکی جایی برای دیگری
هریکی پیوسته میکوشد گشاید راه خویش
کودک نوزاده روزی غرق در دریای نور
کمکم اما مینهد تاج جوانی بر سرش
دست بدخواهان شکوهش را کمالش رابه یغما میبرد
روزگار از این جوانی میستاند گوهرش
روزگار از این جوانی میستاند هرچه داشت
میکشد بر چهرهی زیبا چنان خط و شیار
میکشد هر آنچه کمیاب است او در کام خویش
در حضور دست مرگ از کس نیاید هیچ کار
با تمام قدرت این روزگار سنگدل
عمر شعر من نمیآید به سر
زنده میماند که تا آیندهها
قدر تو هرگز نیافتد دام افسون و سمر
ترجمه از میر محمد خادم نبی